نسیم گیلان
ماجرای غم‌انگیز ترور یک فرمانده در جنوب گیلان
سه شنبه 30 بهمن 1403 - 09:30:46
نسیم گیلان - - بهرام قربانپور: در حوالی خرداد 1335 مردی از تبار عشق، باران، فرزندی از سرزمین صلح و دوستی و خاستگاه میوه مقدس زیتون و فرمانده‌ای از سلاله سادات به جهان لبخند زد.
پدرش سیدافضل از فرط علاقه به ائمه اطهار (ع) نامش را «محمدتقی» نهاد؛ مردی که بعدها فرمانده دل‌ها، ذهن‌ها و فکرها شد تا جایی که منافقان تنگ‌نظر و کوردل با شنیدن نامش تنشان به لرزه در می‌آمد و سرانجام بزدلانه و نامردانه این مرد بزرگ ایثار و جهاد را در بستر به گلوله بستند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
خودسازی به وقت نوجوانی
مشکلات اقتصادی و معیشتی و گرم و سرد روزگار از سیدمحمدتقی یک مرد پخته و کارکشته ساخت تا جایی که برای کمک به اقتصاد خانواده، در کنار فراگیری علم و دانش، سخت کار می‌کرد و صفحه صفحه زندگی اش با سختی، مشقت، تلاش و کوشش همراه بود.
گیلان و رودبار نتوانست امیال و آرزوهای توسعه فردی و اجتماعی سیدمحمدتقی را برآورده کند و از این رو قصد عزیمت به پایتخت کرد و در مدرسه عالی فنی تهران ادامه تحصیل داد.
سید قصه ما در کنار تعالی توسعه فردی و اجتماعی، نسبت به ارزش‌ها و معارف دین بسیار مقید بود به گونه‌ای که تقواپیشگی، ایمان و معنویت‌محوری همانند مردم‌داری و وطن‌دوستی با گوشت و خونش عجین شده بود.
انقلابی‌گری از رودبار تا تهران
دوران تحصیل سیدمحمدتقی مخزن موسوی این شیرمرد سرزمین صلح و دوستی با عصیان‌گری رژیم سفاک پهلوی متقارن شد، دورانی که در اوج خفقان و تاریکی، سخت‌ترین فشار، ظلم‌، بی‌عدالتی و نامهربانی‌ها بر مردم روا می‌شد و در چنین شرایط اسف‌بار و دردناکی فرزند شجاع و دلیر درفک پیر به جای سکوت، گوشه‌نشینی و انزواطلبی، خروشید و علیه این رژیم و سردمداران پهلوی به پا خواست.
سیدمحمدتقی در همان اوایل شکل‌گیری انقلاب اسلامی در خط و صف یاران حضرت امام قرار گرفت و در پخش و تکثیر اعلامیه و نوار سخنرانی امام خمینی (ره) مشارکت کرد تا جایی که بعنوان یکی از انقلابیون واقعی نهضت حضرت امام شناخته شد و در انسجام‌دهی به انقلابیون نقش محوری ایفا کرد.
فرار از بی‌قراری به فرمان حضرت یار
اوایل انقلاب و در سال 1356 برای خدمت سربازی به بندرعباس رفت و با پیام امام راحل از پادگان فرار کرد و دوباره راهی تهران شد و مدتی در حوزه علمیه درس خواند و همزمان به صورت مخفیانه نوارهای امام خمینی را روی کاغذ پیاده و بین مردم پخش می‌کرد.
سیدمحمدتقی از همان دوران رژیم پهلوی در کنار کمک به شکل‌دهی و پیروزی انقلاب اسلامی، دغدغه و بار غم مسئله فلسطین را هم دوش می‌کشید و در به محتواسازی پیرامون مسئله فلسطین و پیاده‌سازی صوت‌های با موضوع فلسطین همت ویژه به خرج داد.
سیدمحمدتقی در مقام نخستین فرمانده
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیدمحمدتقی به عنوان عضو اجرایی فعال در کمیته انقلاب اسلامی مدتی به فعالیت پرداخت و پس از گذشت 4 ماه به فرمان امام خمینی در تشکیل جهاد سازندگی در رودبار مشارکت کرد.
مدتی به عنوان مسئول حزب جمهوری اسلامی در سرزمین صلح و دوستی خدمت کرد و بعد از آن فرماندهی سپاه پاسداران شهرستان رودبار را به مدت 3 سال برعهده گرفت.
شهید سید محمدتقی مخزن موسوی به عنوان اولین فرمانده سپاه شهرستان رودبار، منطقه را از وجود گروهک‌های ضد انقلاب، منافقین و الحادی پاک‌سازی کرد و همین موضوع سبب شد تا ضد انقلاب او را در سحرگاه 28 بهمن 1361 کنار همسر و فرزند 6 ماهه‌اش به شهادت برساند.
روایتی از شب تلخ ترور
«سیدابوالحسن مخزن موسوی» خاطرات زیادی را از برادرش شهید سیدمحمدتقی مخزن موسوی در ذهن دارد، شب ترور و شهادت سیدمحمدتقی را از تلخ‌ترین لحظات عمرش دانسته و می‌گوید: منافقین بزدل و کوردل که جرأت مبارزه رودر رو با سیدمحمدتقی را نداشتند شبانه به خانه‌اش حمله‌ور شدند و در بستر خواب در کنار همسر و فرزند 6 ماهه‌اش جان مبارکش را گلوله باران کردند و او را به «شهادت» که آرزوی چندین ساله‌اش بود، رساندند.
شهادت به وقت حاج قاسم (1:20)
آنطور که برادر شهید سیدمحمدتقی مخزن موسوی روایت می‌کند؛ سیدمحمدتقی هر شب ساعت معینی می‌خوابید، منافقین آن شب روی درخت زیتون روبه‌روی خانه‌اش کمین کردند تا چراغ خانه خاموش شود! ساعت 1:20 بامداد هجوم آوردند و چون درب‌ها استحکام لازم را نداشت و چوبی بود، با شکستن درب‌ها خودشان را به طبقه دوم که محل زندگی شهید بود، رساندند.
بعد با اسلحه ژ 3 وی را مقابل چشمان همسر و کودک 6 ماهه‌اش مظلومانه به شهادت رساندند.
برادر شهید مخزن موسوی که انقلاب اسلامی را منشأ گرفته از مکتب عاشورا و قیام امام حسین (ع) می‌داند، نقش این فرهنگ بی‌بدیل و کم‌نظیر عاشورا را در شکل‌گیری، پیروزی، دوام و قوام انقلاب اسلامی وصف‌ناشدنی تلقی می‌کند، فرهنگ و تفکری که در سیدمحمدتقی قلیان پیدا کرد و وی را یکی از سربازان راستین خط امام در شکل‌گیری و قوام‌بخشی اسلامی تبدیل کرد.
تأسیس 60 انجمن اسلامی در جنوب گیلان
به گفته مخزن موسوی، برادرش سیدمحمدتقی با تأسیس 60 انجمن اسلامی در ابتدای انقلاب در تزریق روحیه معنویت در جنوب گیلان نقش محوری ایفا کرد.
سیدمحمدتقی داستان، با راه‌اندازی بسیج و گروهای مقاومت در 52 روستای شهرستان رودبار، امنیت و آرامش را به مردمان این منطقه هدیه داد و در کنار این کار بزرگ، با درایت، هوشمندی و شجاعت مثال‌زدنی‌اش با به‌کارگیری از ظرفیت‌های مردمی و با همکاری مردم مؤمن و انقلابی، شهرستان رودبار را از وجود منحوس گروه‌های منافقین، الحادی و ضد انقلاب پاک‌سازی کرد.
فرمانده‌ای فرهنگ‌محور
دغدغه سیدمحمدتقی مخزن موسوی فقط در حوزه ایجاد امنیت جنوب گیلان خلاصه نشد بلکه با دعوت از معلمان و روحانیون اقدام به تشکیل کلاس‌هایی از قبیل اصول عقاید، اخلاق، نهج‌البلاغه، عربی، قرآن، سوادآموزی و خیاطی در سطح شهر و حومه، نسبت به غنابخشی فرهنگی و اعتقادی منطقه همت گمارد.
اگرچه اوایل پیروزی انقلاب اسلامی مأموریت اول سپاه تأمین امنیت شهرستان رودبار و مأموریت دوم پشتیبانی و اعزام نیرو به جبهه بود، اما سیدمحمدتقی در کنار انجام مأموریت‌های اولویت‌دار، به کارهای اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی نیز می‌پرداخت و همین موضوع سبب رنجش منافقین و ایادی ضد انقلاب در جنوب گیلان شده بود.
وقتی فلسطین دغدغه فرمانده می‌شود
جهان‌بینی سیدمحمدتقی مخزن موسوی و توجه به مسائل پیرامون ظهور حضرت حجت از اندیشه‌های فکری این شهید بزرگوار بود تا جایی که در کوران حاکمیت رژیم پهلوی و پس از انقلاب اسلامی نسبت به مبارزه با ظلم و ستم و لزوم عدالت‌گستری در جامعه جهانی به ویژه پرداخت به مسئله فلسطین تلاش وافری کرد.
ذوب در ولایت بودن شهید مخزن موسوی، تراز انقلابی گری‌اش را سنگین کرده بود، آنطور که سیدابوالحسن از ولایت‌پذیری برادر شهیدش نقل می‌کند؛ شهید سیدمحمدتقی مطیع محض ولایت فقیه بود و همگان را به تبعیت از ولایت توصیه و دعوت می‌کرد.
به گفته وی، شهید سیدمحمدتقی مخزن موسوی از نظر بلوغ سیاسی دارای بصیرت بالایی بود و همچنین نسبت به زمان‌شناسی و تصمیم درست در برابر فتنه‌ها و حوادث، همیشه مردم را تاکید به ولایت‌مداری می‌کرد.
چراغ شهادت با سیدمحمدتقی روشن شد
سیدمحمدتقی راه شهادت را در خانواده‌اش گشود و این خاندان در شهادت‌طلبی و جهاد در راه خدا همیشه پیش قدم بوده است.
از خواهرزاده طلبه‌اش که در منطقه حاج عمران به شهادت رسید گرفته تا پسرعمه سیدمحمدتقی، «شهید سیدعلی اقبالی» جوان‌ترین استادخلبان کشور در سال اول جنگ تحمیلی بود که حین پرواز هواپیمایش سقوط کرد و صدام ملعون دستور داد تا پیکرش را دو نیمه کنند.
پیکرش 4 سال قبل تفحص و در قطعه 53 بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
الگوسازی شهدا و معرفی صریح، صحیح و کاربردی مفاهیم، روش، منش و زندگی‌نامه شهدا نیاز مبرم و ضروری امروز جامعه است، نکته‌ای که برادر شهید سیدمحمدتقی به آن تاکید ویژه کرد.
کد خبر 6382382

http://www.gilan-online.ir/fa/News/805445/ماجرای-غم‌انگیز-ترور-یک-فرمانده-در-جنوب-گیلان
بستن   چاپ